نهاد کسی یا چیزی است که درباره آن صحبت می کنیم یا خبری می دهیم.
انسان، شگفت ترین مخلوق خداوند است. نهاد= انسان
آب، در صد درجه به جوش می آید. نهاد= آب
تو صیادی و من آهوی دشتم. نهاد= تو، من
انواع نهاد:
الف ) نهاد گسسته یا جدا: نهادی که در جمله کلمه مستقلی است و به کلمه ای نچسبیده است. مانند نهاد مثال های بالا
ب ) نهاد پیوسته یا متصل: همان شناسه است که همراه فعل می آید. مانند:
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم. نهاد= م (من محذوف)
نکته ها
۱- در جمله های غیر اسنادی نهاد همان انجام دهنده کار یا فاعل است مانند:
بهار با خود شادی و نشاط می آورد. بهار=نهاد (فاعل)
۲- در جمله های اسنادی نهاد همان "مسند الیه" یا کلمه ای است که مسند به آن نسبت داده می شود مانند:
اسب، حیوان نجیبی است. اسب= نهاد (مسند الیه)
امروزه در دستور زبان فارسی به جای فاعل یا مسند الیه کلمه "نهاد" به کار برده می شود.
۳- گاهی نهاد بیش از یک کلمه است که به آن "گروه نهادی" می گویند مانند:
تمام آفریده های خدا، او را ستایش می کنند.
گروه نهادی= تمام آفریده های خدا
۴- گاهی برای دو یا سه جمله یک نهاد می آید. نهاد در جمله اول می آید و در جمله های بعدی برای جلوگیری از تکرار حذف می شود مانند:
پدرم مرا به فروشگاه برد و برایم لباس خرید.
۵- گاهی برای یک فعل چند نهاد می آید. نهادها با حرف پیوند "و" (عطف) به هم ربط داده می شوند مانند:
من و پدرم و دوستم به باشگاه رفتیم.
گروه نهادی= من و پدرم و دوستم
۶- غیر از شبه جمله ها که نهاد و گزاره ندارند، همه جمله ها دارای نهاد هستند. اما ممکن است نهاد در جمله حضور نداشته باشد یعنی حذف شده باشد مانند:
بعد از تمام شدن کارش به بازار رفت.
در این جمله '' او'' نهاد محذوف است.
در فعل های اول شخص و دوم شخص " من یا ما " و " تو یا شما" نهاد است که معمولا در جمله محذوف است. نهاد این جمله ها را از روی شناسه یا همان شخص فعل پیدا می کنیم. مانند:
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته نشستیم.
نهاد= من و ما
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
نهاد= تو
نهاد در جمله های امری، "تو یا شما" است که در جمله آورده نمی شود. مانند:
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن.
نهاد= تو
۷- نهاد معمولا در ابتدای جمله می آید ولی ممکن است در بعضی جملات یا شعرها در جاهای مختلف جمله بیاید.
آرام جان من بود، شعر روان سعدی
گروه نهادی=شعر روان سعدی
در پیله تا به کی بر خویشتن تنی؟
پرسید کرم را مرغ از فروتنی!
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرارکنان می دهد آزارم.
گروه نهادی= خش خش گام تو
۸- راه های شناختن نهاد:
۱- چیزی که درباره آن صحبت می کنیم.
۲- چه کسی / چه چیزی+فعل=نهاد
۳- نهاد = شخص فعل
در مثال بالا آزارم می دهد فعل است.
چه کسی+آزارم می دهد؟ =نهاد
📌 نکته: اگر فعل جمله اسنادی بود، هنگام استفاده از فرمول نهاد، بهتره کلمه قبل از فعل را نیز همراه فعل بیاوریم تا دقیق تر به نهاد برسیم.
مثال: بر درختی شکوفه ای خندید / در کتابی بهار معنا شد
چه چیزی معنا شد؟ بهار
روشن و گرم و زندگی پرداز / آسمان مثل یک تبسم شد
چه چیزی مثل یک تبسم شد؟......
سالی که نکوست از بهارش پیداست.
چه چیزی نکوست؟...... چه چیزی از بهارش پیداست؟.....
توجه:
اشباه نکنید! «چه چیزی را ؟» و «چه کسی را ؟» + فعل، برای پیدا کردن مفعول است و «چه چیزی ؟» و «چه کسی ؟» برای پیدا کردن نهاد.