در ابیات زیر جناس ها را بیابید و نوع آنها را مشخص کنید:
۱- نو عروسی چو سرو تر بالان گشت روزی ز چشم بد نالان (سنایی)
۲- خسروی در دشت با یوز و باز آن دو روبه را ز هم افکند باز (فردوسی)
۳- گر مار نه ای ، دائم از بهر چرایند مؤمن زِ تو ناایمن و ترسان زِ تو ترسا
(ناصر خسرو)
۴- جنّت رقمی زِ رُتبت اوست تبّت اثری زِ تُربت اوست ( خاقانی )
۵- دوای دردِ عاشق را کسی کو سهل پندارد
زِ فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند (حافظ)
۶- در بند مُدارا کن و دربند میان را در بند مکن خیره طلب مُلکت دارا
(ناصر خسرو)
۶- فتنه نامی هزار فتنه درو فتنه ی شاه و شاه فتنه برو (نظامی)
۷- نقطه گه ِ خانه ی رحمت تویی خانه برِ نقطه ی زحمت تویی (نظامی)
۸- سروچمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند (حافظ)
۹- الهی گردن گردون شود خُرد که فرزند جهان را جملگی برد (باباطاهر)
۱۰- غم و درد و رنج و محنت همه مستعدّ قتلم
تو بِبُر سر از تن من ، ببَر از میانه گویی (فصیح الزمان)
۱۱- پدر با پسر یکدیگر را کنار گرفتند و کرده غم از دل کنار
۱۲- روی در رویِ دوست کن بگذار تا عدو پشت دست میخاید (گلستان)
۱۳- هر که درمان کرد مَر ، جان مرا برد گنج و دُرّ و مرجان مرا (مثنوی مولوی)
۱۴- چشم ها و خشم ها و رَشک ها بر سرش ریزد چو آب از مَشک ها
۱۵- ایا غزالِ سرای و غزل سرای بدیع بگیر چنگ ، به چنگ اندر و غزل بسرای
(رشیدوطواط)
۱۶- زِ پیوند ماهی چه گیری کنار که سَروَت بُوَد پیش و مه در کنار
۱۷- گفت استاد مبر درس از یاد یاد باد آن چه به من گفت استاد (ایرج میرزا)
۱۸- پس مرا منّت از اُستاد بُوَد که به تعلیم من اُستاد ، اِستاد (ایرج میرزا)
۱۹- ای داد ، کس به داغ دل باغ ، دل نداد ای وای ، های های عزا در گلو شکست
( قیصرامین پور)
۲۰- آن روزهای خوب که دیدیم ، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست ( قیصرامین پور )
۲۱- «بادا» مباد گشت و « مبادا» به باد رفت
«آیا» زِ یاد رفت و «چرا» در گلو شکست (قیصرامین پور )
۲۲- صوفی بیا که آینه صافی است جام را تا بنگری صفای مِیِ لعل فام را (حافظ)
۲۳- این بوی روح پیروز از آن خوی دلبر است
وین آب زندگانی از آن جوی کوثر است (سعدی)
۲۴- گر آمدم به کوی تو چندانی غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست (حافظ)
۲۵- برادر که در بند خویش است نه برادر ، نه خویش است. (سعدی)
برگرفته از کانال تلگرامی: adabiyate8@